loading...
sarvyalone|ساروی
sarvy بازدید : 1 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

همه یهویی ها خوبن :

یهویی بغل کردن
یهویی بوسیدن
یهویی دیدن
یهویی سورپرایز کردن
یهویی بیرون رفتن
یهویی دوست داشتن
یهویی عاشق شدن

اما امان از یهویی رفتن !

 

_______________________________________________________

ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ،
ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ
ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﻪ
ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ،
ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺶ
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﯽ، ﻧﯿـﺴﺖ!
ﻫﺮﮔﺎﻩ،
ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ،
ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ،
ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ!...
 

___________________________________________________ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ ﮐﻨﯽ
ﺍﻣﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺵ ﺍﯾﻨﺠﺎﺱ ﮐﻪ
ﺷﻤــــﺎﺭﺵ ﺭﻭ ﻫﻨــــﻮﺯ ﺍﺯ ﺣِـــﻔــﻈـــــﯽ

__________________________________

 

ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ sms
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ miss call
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺻﺪﺍ...
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺲ...
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ...
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺣﺲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ...
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ......

_________________________________

 

 

حرف میزنی اما... تلخ!
محبت میکنی اما... سرد!
چه اجباریست دوست داشتن من؟!!

____________________________

 

معجزه اون اس ام اسی هست که میتونه حالت رو تو '' یـــــــــــــــــه ثانیه '' عوض کنه...

___________________________________________________________________

 

وقتي فهميدي قرار نيست با هر زن يا دختري که دوست شدي،به رختخواب بري ؛
هر وقت ياد گرفتي بدون توقع دوستي کني...
هر وقت فهميدي هر کسي که دوستت شد ،دوست دخترت نيست
و براي جواب سلامش بايد به يک عليک محترمانه فکر کني نه به پيداکردن يک مكان خالي...
اونوقت ميتوني
روي همراهي و همدلي يک جنس مخالفت حساب کني

__________________________________________________________________

 

 

ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻋﺎﺷــﻖ ﺷــﺪﻡ
ﺩﻭﺳـــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﺍﺻــﻸ ﺑﻪ ﺯﺑــﻮﻥ ﻧــﻤﯿــﺂﺭﻡ
ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺻﺪﻗﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﻪ ﻫﯿــﭽـﯽ !
ﻧﮕﺮﺍﻧﯿﺎﻣــﻢ ﺑـــﺮﻭﺯ ﻧــﻤﯿـﺪﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
ﻭ ﺁﺭﻭﻣﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،ﺑﺠﺎﺵ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﺮﻭ ﯾﻪ ﺩﻭﺵ ﺑﮕﯿﺮ
ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺸﯽ ..
ﺑﺎﻫــﺎﺵ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯿﺮﻡ
ﺗﺎ ﺍﮔﻪ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﯾﻢ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﻧﺪﻥ
ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺧﯿﺮﻩ ﻧﻤﯿﺸﻢ ﺗﺎ ﺩﻟﻢ ﮔﯿﺮ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﺸﻦ...

_________________________________________

 

sarvy بازدید : 4 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

سلام عزیزم امروز بعد از یه مدت طولانی از اون کوچه رد شدم .

همون کوچه ای که بهت گفتم دوست دارم همون کوچه ای که خوردم کردی همون جای که قلبم رو له کردی اونجای که میدونم الان یادت نمیاد اون جای که بهم گفتی اگه یه بار دیگه دورو برم بیای به بابام میگم حالتو بگیره اونجای که بهت گفتم دوست دارم ولی تو گفتی من دوست ندارم نمیدونم میخواستی چی رو ثابت کنی نمیدونم شاید اون بهت زودتر گفته بود دوست دارم شاید اون بیشتر از من بهت توجه میکرد نیمدونم ولی من دوست داشتم دیوونه اره دوست داشتم . 

این خاطره تلخ رو گذاشتم اینجا میدونم هیچ وقت نمیخونیش شاید اصلا نبینی ولی اینو مطمنم اگه بخونی یادت نمیاد که این خاطره بهت ربطی داشته.

sarvy بازدید : 1 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

 

امشب این پنجره را

می بندم

 

و به مهتاب خبر خواهم داد

امشب از فکر و خیالم برود

... 

پرده را خوب بکش

تا نبید سحر این لحظه ما

و نسیمی نوزد بر تن تب کرده ما

 

عرق شرم نشست

دو سه جامی ز لبت خواهم خورد

 

مست بیرون زده

از گوشه این میکده سرخ لبت

 

دل به دریا که زدم ، دست من گیر ببر

سوی آن صخره مرجانی چشمان خودت

 

آتشی روشن کن در برم خوب برقص

بزن آتش به تن پر شررم

 

امشب این پنجره را

می بندم

 

و به آن صخره مرجانی

چشمان تو دل می بندم

امشب این پنجره را

می بندم

 

و به مهتاب خبر خواهم داد

امشب از فکر و خیالم برود

... 

پرده را خوب بکش

تا نبید سحر این لحظه ما

و نسیمی نوزد بر تن تب کرده ما

 

عرق شرم نشست

دو سه جامی ز لبت خواهم خورد

 

مست بیرون زده

از گوشه این میکده سرخ لبت

 

دل به دریا که زدم ، دست من گیر ببر

سوی آن صخره مرجانی چشمان خودت

 

آتشی روشن کن در برم خوب برقص

بزن آتش به تن پر شررم

 

امشب این پنجره را

می بندم

 

و به آن صخره مرجانی

چشمان تو دل می بندم

sarvy بازدید : 1 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

تنهایی یعنی اینکه تو بزرگسالی دلت بغل بخواد.حتی بیشتر از وقتی که بچه بودی…
تنهایی یعنی شبا با هندزفری تو جات آهنگ گوش کنی تا گوشات و بالشتت خیس بشه….
تنهایی یعنی هزاران سه نقطه ای که در حضورت میگذارم و هیچ کدامش را نمیفهمی…!!
تنهایی یعنی یه آدم با یه عالمه سوال بی جواب. یعنی یه دنیا حرف. یعنی چشم انتظاری. یعنی گریه کنی و تو آینه بگی چرا؟!!

sarvy بازدید : 2 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)



*********************************



ماهی به آب گفت : تو نمیتونی اشکای منو ببینی , چون من توی آبم.. آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی...



هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد که احساس میکنی در ارتفاعات آنرا رها خواهد کرد.



*****************************



هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، اما همه می توانند از همین حالا شروع کنند و پایان تازه ای بسازند



دیشب فرشته ای فرستادم تااز تو مواضبت کنداماوقتی رسید توخواب بودی زود برگشت وگفت هیچ فرشته ای نمی تواند مواظب فرشته ای دیگر باشد



**************************



احساساتت رو روم بنویس .عصبانیتهات رو روم خط خطی کن . اشکاتو باهام پاک کن.حتی اگه سردت شد بسوزونم تا گرم بشی .فقط دورم ننداز.



قفل ها که بی کلید شدن. چشم ها به در سفید شدن . چه امتحان خوبیه . دوریت عجب غروبیه



***************************

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 10
  • بازدید کلی : 25,013